
ما هم صاحب حساب و کتاب شدیم پیک در برگه ها توانست دل مشغولی های ادبی اش در شکل و فرم بدون استفاده از ابزار های سنتی به ابتکار هنر و ادبیات پایان برساند و رمان را در حوزه موزه کند. برگه روی دیگر سکه پیک بی در و پیکر بودند و لازم بود در […]
رمان رقصی دو تابوت در پاورقی پیک
قصه و شبکه ای که وی با آن ارتباط داشت زیر کنترل دستگاه اطلاعات و امنیت بود که از دور تحرک قصه و رفقایش در دبیرستان دخترانه هوشیار رصد می شد.
گزارش هایی گلچین شده که شایسته زمانی بود که ٱذرخشی ها هم هم بشدت ضعیف تر زیر ذربین شبکه موازی انجمن اسلامی زهرا قرار داشت و قصه با هر دو این شبکه ها زاویه داشت. آذرخشی ها محتاط و باتجربه تر عمل می کردند و رد امنیتی ها را با متون اسلامی و دفاع از خط امام حفظ می کردند و همین رویه سرکوب مستقیم آذرخشی ها را مشکل می کرد. بسیاری از دبیران هم در شبکه آذرخشی ها با عناوین جبهه دمکراتیک و نشریه “اتحاد” آذرخشی ها را پوشش می دادند اما نبردی ها از چنین پشتوانه ای برخوردار نبودند و خیلی ساده در تور انجمن زهرا ردگیری می شدند. نبرد دانش آموز و فقری که روستا و ولایت از آن رنج می برد بر خصیصه انقلابی شبکه نبرد دانش آموزی در مقابله با “خودسرها” راه آشتی ناپذیر توصیه می کرد و بر شدت سرکوب نبردی ها دامن می زد. اما قصه و شبکه نبرد حامی نداشتند و بعد از یک روز با رعب و وحشت متلاشی شد.
Ett svar till “رمان رقصی دو تابوت در پاورقی پیک”
رمان بانو شاعر یا اعتراف های یک بیوه