بازگشت درد

حرف اول 1⃣ رمان بازگشت درد روایت دردناک انسان معاصر است که در اسارت و جهل فکری فاجعه اجتماعی و حقوقی آفریده است، اما انقلاب اسلامی و کارنامه سیاه کشتار مافوق ارتجاع مذهبی بر همه ایرانیان از هر دسته و فکری بقول حدیث پروران الظهر من الشمس است. روایت کاکو از زندان عادل آباد شیراز […]

بازگشت درد
dav

در این سلول دلم برای اندکی نان خشک و کمی پنیر سفید دانمارکی لک می زد، خبری از احضار صبحانه نیست کله سحر نماز طلوع احبارأ بی اندک دانشی کنار جماعت دست به شکم در نماز ایستادم که اعتراض نادم مجاهد برانگیخت که این چه سنت نماز خوانی است. و میدان مسجد و راهروی سلول انتظار می کشد باری نماز ورد دهان دست بسته به سلول کشاندند و باقی بماند که کاکو در میان چهاردیوار آهنی و بی قرار، روز و شب در تکاپو و میان آه و ناله می لرزید. آفتاب از دل تاریکی خودش را به اندرون سلول نور می افشاند و تاریکی را به چالش میکشید.

از صف نماز مستقیم روانه سلول انفرادی شدم.

Ett svar till ”بازگشت درد”

Lämna ett svar